نـᓄـیــشوב...
ﮬﻤﯿﺸﮧ نمیشود زد به
.
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻟﯽ ﻭ ﮔﻔﺖ:
.
تنها ﺁﻣﺪﮦ ﺍﻡ،ﺗﻨﮩﺎ ﻣﯿﺮﻭﻡ…
.
ﯾﮏ ﻭﻗﺘﺎﺋﯽ ﺷﺎﯾﺪ ﺣﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﻋﺘﯽ
.
ﯾﺎ ﺩﻗﯿﻘﮧ ﺍﯼ ﮐﻢ ﻣﯿﺎﻭﺭﯼ!ﺩﻝ ﻭﺍﻣﺎﻧﺪﮦ ﺍﺕ
.
ﯾﮏ ﻧﻔﺮﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﮬﺪ ﮐﮧ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﮧ
.
ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ
[ بازدید : 556 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]
ﮬﻤﯿﺸﮧ نمیشود زد به
.
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻟﯽ ﻭ ﮔﻔﺖ:
.
تنها ﺁﻣﺪﮦ ﺍﻡ،ﺗﻨﮩﺎ ﻣﯿﺮﻭﻡ…
.
ﯾﮏ ﻭﻗﺘﺎﺋﯽ ﺷﺎﯾﺪ ﺣﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﻋﺘﯽ
.
ﯾﺎ ﺩﻗﯿﻘﮧ ﺍﯼ ﮐﻢ ﻣﯿﺎﻭﺭﯼ!ﺩﻝ ﻭﺍﻣﺎﻧﺪﮦ ﺍﺕ
.
ﯾﮏ ﻧﻔﺮﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﮬﺪ ﮐﮧ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﮧ
.
ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ
می نویسم برای تو
ولی نمی خوانی
بازهم امیدوارم و تمام نوشته هایم را نگه می دارم
کسی چه می داند
شاید روزی نوشته هایم به چاپ رسید
شاید از هزاران نفر تو نیز خواننده نوشته هایم باشی
کسی چه می داند
من به هردری خواهم زد تا تورا ببینم
با کلید امیدم،شاید روزی
آنها را باز خواهم کرد
کسی چه می داند حال یک عاشق را
*
زندگیم رو مرور می کنم
خط به خط
از آنچه گذشت,از آنچه حال است و از آنچه می آید
اما یک خط از آیندم را نخواندم
برای آنکه با خود فکر کنم,شاید نام تو
در همان سطر نوشته شده باشد
کنار من
*
بدترین مسئله در دنیا
آن است که کسی را با تمام وجود دوست بداری
ولی بدانی به او نمی رسی
به هیچ عنوان
چون خیلی دور است,خیلی
ولی سعی کنی،تلاش کنی
هرشب با خودت بگی می دونم بهت نمی رسم ولی این دلم نمی فهمه
بزار حداقل تلاشمو بکنم بعد هی بهم نگه
.
تو خودت نخواستی
.
*
حکايــــت آن گرگـــــی
.
《شده ام كه》
با جمع
.
《زندگی ميكند》
با جمع
.
《به شكار ميرود》
.
امــــــا . . .
تنهايی
می جــــــــــــــــنگد
هرگاه صـدای جدیدی سلام میکند
.
سکوت میکنم...
.
من دیگر کشش "خداحافظی" را ندارم
بهـ ناᓄ تڪ ᓄـاهے اᓆـیــانوس ᓆـلبـᓄ
سَـلاܢܢ :)
ᓄـوضوع ᓄـطالبـᓄـ: しѺ√乇
.
פֿـوشت اوᓄــב: CTRL+D
.
פֿـوشت نیوᓄــב:CTRL+W
.
ڪپی:✗
.
ᓄـطالب ωـتارهـ בار نوشتهـ ے خوבـᓄـهـ *
.
اوבافظ
.
هـᓄــہ چیــز از آنجا شروع شـב ڪـہ ᓄـتولـב شـבـᓄـ!
اسرارᓄ را بـہ سڪوت سپرבـᓄـ!
لب هایـــᓄ آلزایـــᓄـر گرᓅـتنـב و لبـפֿـنـב را ᓅـراـᓄـوش ڪرבـᓄـ!
بعضیـ ها ᓅـڪرشوטּ بـہ جایــیـ نـᓄـیــرسـہ ᓄـטּ פֿـوבـᓄـ!
برایـ ایــنڪـہ פـرᓅـهایـ پـפֿـتـہ بزنـᓄ بـہ ڪلا๛ آشپزیـ رᓅـتـᓄـ!
گاهیـ اوᓆـات بیـــפֿـوבیـ از פֿـوב بیـــפֿـوב ᓄـیـ شوᓄـ!
ᓄـیـ פֿـواستـᓄ تو ᓄـصرᓅ عـᓆـل صرᓅــہ جویــیـ ڪنـᓄـ،عاشـᓆ شـבـᓄـ!
ᓄـیـ פֿـواستـᓄ تو ᓄـصرᓅ راـہ صرᓅــہ جویــیـ ڪنـᓄـ،برگشتـᓄـ!
בیــگـہ با هرڪسیـ گرᓄ نـᓄـیـ گیــرᓄ
جنبـہ نـבارטּ تـہ ᓄـیـ گیــرטּ
هـᓄـیــنـᓄ ڪـہ هستـᓄـ!
اهل تغیــرᓄ نیــستـᓄـ!!!
פֿـواستیـ هستـᓄ نـפֿـواستیـ نیــستـᓄـ!
פֿــבایــا تنهــا ᓄـگذار בلے را ڪہ هــیــچ ڪس בرבش رانـᓄـیـــᓅـهـــב...
کسی را دارم ..
که انقدر برایم کسی هست که
نگاهم دنبال کسی نیست
این را هزاران بار فریاد زده ام و میزنم که دیگر
کسی به چشمانم نمی آید " هرگز "